وبلاگ عشقموبلاگ عشقم، تا این لحظه: 9 سال و 1 ماه سن داره
مامان فریبامامان فریبا، تا این لحظه: 37 سال و 2 ماه و 19 روز سن داره
کیان جانکیان جان، تا این لحظه: 7 سال و 1 ماه و 24 روز سن داره

خاطرات عشقم در وب

جشن اسم پارسا گلی

کیان مامان امسال پارسا گلی کلاس اول رو گذروند همزمان با کلاس اول پارسا، خاله جون هم ارشد قبول شد اونم تهران.برا همینم خاله کمک لازم داشت تا پارسا جون بخاطر درس خوندن مامانش خدای نکرده ضربه نخوره. منم که عاشق پارسا گلی هستم تصمیم گرفتم کمکش کنم تا هم آجیم با خیال راحت درسشو بخونه هم وقت بیشتری با پارسا جون بگذرونم و هم بیشتر با روحیات پسربچه ها آشنا بشم چون تا الان فقط به دختربچه ها دقت کرده بودم تا دلت بخواد هم وقت داشتم چون مجبور بودم بخاطر بارداری و سلامتیه تو استراحت مطلق باشم پارسا گلی هم اون روزها خیلی بهم کمک کرد، سر ساعت میرفت قرصهامو با آب می اورد،همش پیشم بود و هر کاری داشتم یا خودش انجام میداد یا مامانی جون یا بابا میثم رو صدا ...
4 تير 1396

کیان و آقا شیره

پسرم آقاشیره رو خیلی دوست داری و وقتی بیدار میشی کلی باهاش مشغول میشی و حرف میزنی کیان مطمئنم از اون عشق دوربین و عکس هایی همش درحال سلفی گرفتن ️ ...
3 تير 1396

عکس های 3 ماه اول زندگی کیان جان😍

عشق مامان میخوام عکس هایی که تا الان تنبلی کردم و نذاشتم رو بذارم دفتر خاطراتم رو هم اوردم تا یه چیزهایی از مطالب جالبش رو برات اینجا بنویسم عزیز دلم روز دوشنبه 14 تیر ماه سال 95 ساعت 11.15 شب بود که فهمیدم تو خونه تنها نیستم و تو هستی... منتظر بابا میثم شدم تا بیاد و بهش بگم... خوشحال شدم که تو نی نی 95 (اسم وبلاگت) میشی و سال 95 به دنیا میای فکر میکردم باید اسم وبلاگ رو عوض کنم ولی خدارو شکر تو 17 اسفند 95 قدم رو چشم مامان و بابا گذاشتی تا اواخر شهریور حالم خیلی بد بود و دکتر کلی منو ترسونده بود که اصلا دوس ندارم اون روزا رو یادم بیاد چون بینهایت استرس داشتم، همش دعا میکردم تو بمونی پیشم و به سلامت بدنیا بیای، و الان خوشحالم که اون ر...
2 تير 1396

مهمونی خونه عمو محمد

کیان جان گل مامان دیشب رفتیم خونه عمو محمد شب خوبی بود و بهت خوش گذشت،پیشه زن عمو فروغ راحت میمونی و کلی باهاش به زبون خودت حرف زدی زن عمو یه زیر انداز و بالش صورتی برات گذاشته کنار که هر وقت میریم اونجا برات میاره که راحت باشی عکس های این پست رو زن عمو ازت گرفته و برام فرستاده پسرم شدیدا گرمایی هستی و از خونه خودمون تا خونه عمو که رفتیم با اینکه چند خیابون بیشتر فاصله نیست و زود رسیدیم، لپات قرمز شد! که تو عکس قرمزیش مشخصه کیان و پسرعموی گلش( طاها )...
31 خرداد 1396

اولویت های من برای زندگی کیان

من می‌دانم که فرزندم شاید نابغه بزرگی نشود شاید دانشجوی نمونه‌ای نباشد شاید حتی دانش آموز درس خوانی هم نباشد اما بی شک انسان بزرگی خواهد شد فرزندم کسی می‌شود که قدر رنگ‌ها را می‌داند ارزش بوها را می‌داند ارزش زندگی و لبخند را میداند از ته دل میخندد احساس خوشبختی میکند چون زندگی را آسان میگذراند بدون استرس و با خیال راحتی که من برای فراهم کردنش تمام آسایش و آرامشم را فدا میکنم تک تک ثانیه‌هایی که چیزهای ریز زندگی را می‌بیند از خودش، وجودش، تک تک سلول‌های بدنش، از من و پدرش، از مردم کشورش و از خدای خودش راضی است فرزندم کسی می‌شود که دیدنش حس خوبی به بقیه می‌دهد فرزندم کارهای بزر...
25 خرداد 1396

نیمه شعبان سال 1396

 ببخش گلم که با تاخیر زیاد عکسهاتو گذاشتم، ولی مهم اینه که دارم جبران میکنم و به زودی کاملش میکنم شب نیمه شعبان سال 96 که با زن عمو و طاها رفتیم بیرون اگه ربات نی نی وبلاگ نبود و انقد عکس گذاشتن راحت نمیشد نمیتونستم عکس هاتو بذارم! حالا بجاش کم کم عکس های 3 ماه اول رو هم میذارم و جبران میکنم ...
25 خرداد 1396