نمیدونم خوشحال باشم یا ناراحت!
عزیزم نتایجی که منتظرش بودم رو دادن و با بهترین نمره انتخاب اولم دانشگاه علوم پزشکی ایران قبول شدم.
و از بهمن ماه باید برا کلاسام برم تهران
همه چیز خوبه بجز اینکه برا داشتن تو باید صبر کنم!
آخه نمیشه هم کارمو داشته باشم هم درس بخونم اونم تهران, هم بارداری!
از این سه تا هر کدومش به تنهایی یه فریبا میخواد و من خیلی تلاش کنم از پس کار و درس و دانشگاه بربیام.
وقتی بهش فکر میکنم که تا دو سال باید صبر کنم واقعا غصه میخورم و ناراحت میشم.
ولی بجاش مامانت کارشناس رادیولوژی از بهترین دانشگاهه
توکل بر خدا.من نمیدونم صبر کردن و درس خوندنم الان کار درستیه یا نه. خیلی استرس دارم که دو سال دیگه هم باید صبر کنم ولی حالا که پیش اومده خودمو میسپرم به خدا و ادامه میدم چون میدونم هر چی خواست خدا باشه همون میشه و هر وقت خودش بخواد تو رو بهم هدیه میده
خدای مهربون کمکم کن پازل زندگیمو طوری بسازم با دیدنش لذت ببرم و همه چیزش دقیق و به جا باشه