وبلاگ عشقموبلاگ عشقم، تا این لحظه: 9 سال و 1 ماه و 4 روز سن داره
مامان فریبامامان فریبا، تا این لحظه: 37 سال و 2 ماه و 23 روز سن داره
کیان جانکیان جان، تا این لحظه: 7 سال و 1 ماه و 28 روز سن داره

خاطرات عشقم در وب

خوابتو دیدم

1394/7/29 17:27
نویسنده : مامان فریبا
274 بازدید
اشتراک گذاری

عشقم دیشب قبل از خواب انقد بهت فکر کردم که تا صبح خوابتو دیدم.

چه خواب خوبی بود! دو روزه فقط دارم به این خواب فکر میکنم

یکی از قشنگترین خوابهایی بود که تا حالا دیدم, شایدم قشنگترین خوابی که تا حالا دیدم!

روز اولی بود که تو به دنیا اومدی و اولین لحظات با تو بودن! احساس شیرینی بود که بعد دو روز هنوز شیرینیشو حس میکنم!

خیلی از قسمتای خوابم رو فراموش کردم ولی حس مادرانه ی این خواب هیچوقت فراموش نمیشه.

یادمه تو رو گذاشتم پایین پیش مامان جون رفتم بالا که کارمو انجام بدم ولی تا رسیدم بالا دلم گرفت ,دلم برات یه ذره شد ,نتونستم صبر کنم زود اومدم پایین و با هم دو تایی رفتیم بالا

وقتی بالا تو خونه خودمون باهم تنها بودیم داشتم از خوشحالی بال درمیوردم, خیلی خوشحال بودم که تو گریه نمیکنی و خودم تنها میتونم نگهت دارم و به کسی احتیاج ندارم.

تو خواب همش خدارو شکر میکردم که تو رو دارم و به خودم میگفتم ببین چقد نگرانش بودی ولی شکر خدا الان پیشته.ببین الکی نگران و دلواپس بودی!

خدای مهربون یه زندگی خوب و خوشبختی و سلامت و سعادت رو ازت میخوام, هیچوقت تنهام نذار

پسندها (6)

نظرات (0)