وبلاگ عشقموبلاگ عشقم9 سالگیت مبارک
مامان فریبامامان فریبا، تا این لحظه: 37 سال و 1 ماه و 19 روز سن داره
کیان جانکیان جان، تا این لحظه: 7 سال و 24 روز سن داره

خاطرات عشقم در وب

یه روز قشنگ با پسر قشنگم

1396/5/18 0:08
نویسنده : مامان فریبا
121 بازدید
اشتراک گذاری
یه روز قشنگ با گل پسر شیرینم
امروز دومین روزی بود که جوجه های مرغداری اومدن و بابا میثم روز میره مرغداری و شب خونست
دیروز که روز اول بود خونه مامانی جون بودیم که خیلی بهمون خوش گذشت
امروز هم دو تایی خوش گذروندیم
به مناسبت پنجمین ماه گرد زندگیت از رو کتابت فعالیتهای مخصوص این سنت رو خوندم و خیلی با علاقه اجراشون کردم، روزمون با وقتایی که بابا خونست فرق داشت ، چون میشد بی حد و مرز شلوغ کنیم و خواب تعطیل باشه و انقد خسته شدی که شیر که خوردی بدون اینکه من یکم تلاش کنم خودت خوابیدی و من با کلی تعجب محو تماشای صورت ماهت شدم و به این فکر کردم که چقدر با داشتنت خوشبختم و چطور همه زندگیم شدی!
نگرانی اینکه فقط یک ماه از مرخصی زایمان مونده و یک ماه دیگه باید برم سرکار دلمو پر از آشوب کرد
فکر به اینکه نکنه این آرامشی که داری بهم بخوره و اذیت بشی بدجور اذیتم کرد، انقد که تلفن رو برداشتم و با چند تا مهد تماس گرفتم و شرایط رو پرسیدم
بهترین جا به نظرم مهد بیمارستانه که خودمم راحت بتونم بهت سر بزنم
خداکنه بتونم یه پرستار خوب برات پیدا کنم و زود بهش عادت کنی و خدای نکرده اذیت نشی
بی حد و مرز دوست دارم
عکس هایی که امروز ازت گرفتم







پسندها (2)

نظرات (3)

هانیل
18 مرداد 96 1:48
بچه های مامان های شاغل همیشه مستقل بار میان بهترین تصمیم و گرفتی فریبا جون مهد بیمارستان خوبه که بتونی بهش سر بزنی حواست باشه بهش
هانیل
18 مرداد 96 1:50
بچه های مامان های شاغل همیشه مستقل میشن بهترین تصمیم رو گرفتی فریبا جون مهد بیمارستان حواست بهش هست و راحت تر سر میزنی
مامان فریبا
پاسخ
خدا کنه شاغل بودنم به ضرر پسرم نباشه ،اگه باعث بشه مستقل بار بیاد که عالیه
هانیل
18 مرداد 96 12:22
فریبا جون بهترین تصمیم رو گرفتی مهد بیمارستان هم حواست بهش هست هم زود زود میتونی سر بزنی بهش ولی مرخصی ت خییلی کم بود
مامان فریبا
پاسخ
آره خیییییلی کم بود،نفهمیدم چطور گذشت! اگه نگرانیم بخاطر کیان نبود کار کردن و بیرون از خونه بودن رو دوست دارم،اگه خیالم از کیان راحت بشه دوس دارم زودتر برم سرکار ولی الان که فقط نگرانم