وبلاگ عشقموبلاگ عشقم، تا این لحظه: 9 سال و 21 روز سن داره
مامان فریبامامان فریبا، تا این لحظه: 37 سال و 2 ماه و 9 روز سن داره
کیان جانکیان جان، تا این لحظه: 7 سال و 1 ماه و 14 روز سن داره

خاطرات عشقم در وب

پسرم خوش اومدی

گل پسرم خیلی دوست دارم این مدت خیلی حالم بد بود برا همین نتونستم زودتر بیام اینجا انشالا حالم بهتر بشه کلی برات مطلب میذارم ...
19 شهريور 1395

بدون عنوان

زندگی تصویریست! قلم و کاغذ و رنگش از توست. قلمت را بردار و به نقاشی آن همت کن! گاه گاهی دو سه گامی به عقب پای گذار و تماشایش کن. گر پسندیدی آن, حرفی نیست. غیر از آن بود , هنوز , کاغذ و رنگ و قلم در کف توست... تا زمانی باقیست قلمت را بردار و به رنگی خوش تر روشن و روشن تر نقش دیگر انداز و به پیکار سیاهی پرداز.   ...
18 آذر 1394

بدون عنوان

خدایا... از بد بودن آدمهایت شکایت داشتم به درگاهت... اما شکایتم را پس میگیرم... من نفهمیدم فراموش کردم که بدی را خلق کردی تا هر زمان که دلم گرفت از آدمهایت نگاهم به تو باشد گاهی فراموش میکنم که وقتی کسی کنار من نیست معنایش این نیست که تنهایم... معنایش این است که همه را کنار زدی تا خودم باشم و خودت... با تو تنهایی معنا ندارد دوستت دارم , خدای خوب من! ...
18 آذر 1394

خوابتو دیدم

عشقم دیشب قبل از خواب انقد بهت فکر کردم که تا صبح خوابتو دیدم. چه خواب خوبی بود! دو روزه فقط دارم به این خواب فکر میکنم یکی از قشنگترین خوابهایی بود که تا حالا دیدم, شایدم قشنگترین خوابی که تا حالا دیدم! روز اولی بود که تو به دنیا اومدی و اولین لحظات با تو بودن! احساس شیرینی بود که بعد دو روز هنوز شیرینیشو حس میکنم! خیلی از قسمتای خوابم رو فراموش کردم ولی حس مادرانه ی این خواب هیچوقت فراموش نمیشه. یادمه تو رو گذاشتم پایین پیش مامان جون رفتم بالا که کارمو انجام بدم ولی تا رسیدم بالا دلم گرفت ,دلم برات یه ذره شد ,نتونستم صبر کنم زود اومدم پایین و با هم دو تایی رفتیم بالا وقتی بالا تو خونه خودمون باهم تنها بودیم داشتم از خوشحا...
29 مهر 1394

نمیدونم خوشحال باشم یا ناراحت!

عزیزم نتایجی که منتظرش بودم رو دادن و با بهترین نمره انتخاب اولم دانشگاه علوم پزشکی ایران قبول شدم. و از بهمن ماه باید برا کلاسام برم تهران همه چیز خوبه بجز اینکه برا داشتن تو باید صبر کنم! آخه نمیشه هم کارمو داشته باشم هم درس بخونم اونم تهران, هم بارداری! از این سه تا هر کدومش به تنهایی یه فریبا میخواد و من خیلی تلاش کنم از پس کار و درس و دانشگاه بربیام. وقتی بهش فکر میکنم که تا دو سال باید صبر کنم واقعا غصه میخورم و ناراحت میشم. ولی بجاش مامانت کارشناس رادیولوژی از بهترین دانشگاهه توکل بر خدا.من نمیدونم صبر کردن و درس خوندنم الان کار درستیه یا نه. خیلی استرس دارم که دو سال دیگه هم باید صبر کنم ولی حالا ک...
14 مهر 1394

یه اسم خوشکل میخوام ***نظر بدین***

دلم یه دخمل ناز میخواد دوس دارم یه اسم خوشکل براش انتخاب کنم ولی هنوز اسم خیییییییلی خوشکلی پیدا نکردم دوستای خوبم نظر بدین خوشحال میشم اسم آنیسا به معنی الهه عشق رو دوس دارم ملیسا قشنگه به اسم بابا میثم شبیهه ولی معنای خیییییلی خوبی که میخوام نداره فریناز به اسم خودم میاد  خیلی وقته تو فکرشم ولی هنوز پیدا نکردم  منتظر نظراتتون هستم     ...
14 شهريور 1394

درس خوندم

بعد مدتها بالاخره اومدم خوشکلم یه مدت نبودم چون تصمیم گرفتم درس بخونم .آزمون دادم الانم منتظرم تا نتیجش بیاد یه کوچولو از خودم ناراحتم که چرا وقتی تو نیستی میام اینجا از تو میگم بعد دلم هوایی میشه بعد باید به خودم بگم فعلا نباشی بهتره و غصه بخورم تصمیم گرفتم حالا که تو نیستی درس بخونم تا وقتی تشریف اوردی خوشحال باشی که من مامانتم   ...
8 شهريور 1394

دخترم مامان دوس داره....

      لباسامونو باهم ست کنیم        با هم سلفی بگیریم            اینجوری ببوسمت و تو با خنده هات دنیارو بهم بدی              ا ز بودن کنارت احساس غرور کنم,همش لباسای خوشکل تنت کنم و در همه حال کلی ازت عکس بگیرم                  یه عالمه عکس تکی ازت میگیرم اینو همین الان بهت قول میدم         وقتی انقد بهم نزدیک باشی خوشبختیو با تمام وجود حس میکنم  ...
25 تير 1394